خبر خوش ( آقای دانشمند آمده شیراز )

سخنرانی حجت الاسلام مهدی دانشمند در بیت حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد باقر شیرازی در شیراز

خیابان قاآنی کهنه کوچه 14

بدین وسیله از تمامی عزیزان شیرازی دعوت به عمل می آید که در سخنرانی ایشان که مخصوص جوانان عزیز شیرازی است شرکت نمایند.

از تاریخ 27/4/89 تا 31/4/89 آقای دانشمند بعداز نماز مغرب و عشاء

از تاریخ 1/5/89 تا 4/5/89 استاد یوسفی بعداز نماز مغرب و عشاء

در ضمن وسیله ی باز گشت به تمامی مسیر ها مهیاست.

همچنین تا چند روز آینده می توانید نسخه چاپی و صوتی ایشان را در همین سایت دریافت نمایید.

تجزیه وتحلیل روابط دختران و پسران۲

ثانیاً : هنگامی که از این افراد می پرسیم آیا شما یقین دارید که به یکدیگر خواهید رسید و تشکیل خانواده خواهید داد، آنها پاسخ می دهند که ما یقین نداریم ولی امیدواریم که ازدواج کنیم و به یکدیگر برسیم. اکنون اگر یک دختر و پسر چند سال طولانی به انتظار یکدیگر نشستند و در انتها به دلایل مختلف به یکدیگر نرسیدند با دست خود یک ضربه ی بزرگ به خویشتن زده اند و چه بسا حسرت و خاطره ی آنرا در تمام عمر با خویش داشته باشند. امیدواریم که خواننده ی این مطالب قبل از اینکه گرفتاری ها تجربه کند فکر کند و خود را گرفتار آینده ی مبهم و غم و رنج نکند.

د: نکته ی دیگر در اینگونه دوستی ها این است که دختر و پسر معمولاً با یک نگاه و با توجه به ظاهر یکدیگر به هم علاقمند می شوند و چون این یک عشق سطحی و کودکانه است امکان زیادی دارد که یکی از طرفین با دیدن چهره ی جدید و یا جذابتر، فرد قبلی را فراموش کند و این هم یک ضرر و رنج بزرگ برای شخص است. اینجانب نامه های زیادی دارم که حاکی از آن است که افراد به هم علاقمند شده اند و قول و فرارهایی گذاشته اند و یکی از آن ها به دلایلی دلزده شده و به طرف مقابل بی توجه شده و مایه ی رنج و عذاب او شده است.

هـ: در تمام موارد فوق که مطرح شد ما بنا را بر این گذاشتیم که طرفین واقعاً قصد خیر و ازدواج داشته باشند در صورتی که دربسیاری موارد افراد دیو صفت و شهوت پرستی بوده اند که برای ارضای خواسته های خود جلو آمده اند و برای اینکه طرف مقابل را راضی به دوستی کنند مقاصد خود را پوشانده نگه داشته و به اسم ازدواج طرح دوستی ریخته اند.

بنابراین با توجه به موارد فوق و دلایل دیگری که باعث طولانی شدن این نوشته می گردد، اسلام ارتباط عاطفی و دوستی دختر و پسر را بدون اینکه با هم ازدواج کنند حرام دانسته و فقط در آستانه ی ازدواج می بایست با یکدیگر در یک محیط رسمی مذاکره داشته باشند تا با نظرات هم آشنا شوند.

پس مجدداً به این مطلب می رسیم که خداوند حلال و حرام را (نعوذباالله) برای محدودیت  و ناراحت کردن انسان قرار نداده بلکه تمام آن به نفع دنیا و آخرت ما می باشد و ما برای نفع خودمان هم که شده باید آنها را رعایت کنیم. ضمن این که هر جا شما برای رضای خداوند پا روی نفس و خواسته ی خودتان بگذارید با این که نفعش متوجه خود شماست ولی خداوند هم به شما اجر عظیم عنایت می کند و تلاش شما را بی پاسخ نخواهد گذاشت و امور دنیا وآخرت شما را به نحو احسنت اداره خواهد کرد.

کنترل چشم و قدرت خداوند

      حجت الاسلام ، ثقة الاسلام ، علامّه، آیت الله ، این اصطلاح ها را شنیده اید ممکن است حتی با بعضی از این شخصیت های والا دیدار هم کرده باشید. و به بالاترین درجه آنها ثقة الاسلام گویند، که حرف ایشان حرف امام زمان (عج) است. خدا رحمت کند امام (ره) می فرمودند: (ما یک طلبه داریم و یک جلبه که انشاالله خدا ریشه ی هر چی جلبه است بِکند و هرچی طلبه است را موفق بدارد). ولی در مسیحیت به علمای خود جاثِلیق می گویند. مثل علامّه یا حجت الاسلام.

     روزی یک جاثِلیق به خدمت امام صادق (علیه الاسلام) رسیدند، تخم مرغی در دست داشت، تخم مرغ را به جلوی امام گذاشت و رو به امام کرد و گفت: من یک سئوال دارم ، می خواهم ببینم شما که امام یک امت هستید و جانشین پیغمبر خدا، اگر به این سوال جواب دهید من از شما می شوم، (خیلی بود که در آن زمان کسی با یک چاثلیق دیدار داشته باشد).

امام فرمودند: سوالت را بپرس. چاثلیق به تخم مرغ اشاره کرد و گفت:آیا خدای شما می تواند کل کره ی زمین را در این تخم مرغ جمع کند که نه جهان کوچک شود و نه این تخم مرغ بزرگ. امام صادق (ع) خندیدند.

او گفت: جواب من خنده است؟

امام فرمودند: بلی.

ولی چاثلیق ابرو ها را در هم کرد و گفت: پس نمی توانید جواب من را بدهید؟

امام فرمودند:خدایی که من و تو را آفریده بزرگتر از این کار را کرده اما تو نمی بینی. آیا تو با اون چشم های کوچکت کوه به اون عظمت را نمی بینی؟

گفت: بلی.

امام: آیا تو با اون چشم ها کل دنیا را نمی بینی؟

گفت: بلی.

امام: آیا چشم تو بزرگ شده یا جهان به این عظمت کوچک شده است؟

گفت: هیچکدام

امام:آیا می دانی چرا خداوند این چین و چروک ها که در پیران به وضوح و در جوانان به لطافت است را برای من و تو در پیشانی گذاشته است؟

-:نه

امام: برای این که من و تو در بدنمان چربی می سوزد و سم و مواد اضافی از طریق منافذ و به اسم عرق بیرون می آید ولی برای این که به روی چشم تو نریزد خدا این جویبار ها را گذاشته تا دور حلقه ی چشم دور بزند بیاید روی گونه ها بیاید روی سیبیل و بریزد، (می دانی کدام سیبیل ها، سیبیل همان هایی که ، می گویند هو یاعلی، که خود حضرت علی می فرمایند: سیبیل را کوتاه وریش را بلند نگه دار، که وقتی با این سیبیل ها آب می خوری مثل این است که داری شراب میخوری.ماشاالله ما هم هر چی که ائمه می گویند: برعکسش را عمل می کنیم همین الآن برو این سیبیل هایی که مثل دسته کتری گذاشتی را بزن)

امام: می دانی خدا برای چی به من و تو ابرو داده است؟

-:نه

امام: برای این که کار ابرو شکست نور است تا نور مستقیم به چشم من و تو نخورد.

امام: می دانی خدا برای چی به ما بینی داده است؟

-: نه

الله اکبر و واقعاً از ته دل الله اکبر

امام در پاسخ این جواب فرمودند: برای این که یکی از کارهای بینی تنظیم نور است و اگر بینی ما از اصل یک یا دو سانت چپ یا راست بود با یک چشم یک و با چشم دیگر هر چیزی را دو تا می دیدیم.(برای تکمیل فرموده ی امام اگر شما با دست هم بینی خود را کمی به اطراف فشار دهید فرموده ی امام صادق (ع) به شما ثابت می شود.)

امام: آیا می دانی جنس تخمک چشم از چیست؟

-:نه

امام: از چربی است، حالا آقای چاثِلیق اگر چربی داشته باشی و نخواهی بگندد آن را چه کار می کردی؟

-: آن را در محلول نمک می گذاشتم.

امام: آفرین، بخاطر همین که تخمک چشم من و تو هم نگندد خدا دو تا مشک کوچولوی برعکس بالای چشم من و تو قرار داده که در آن محلول نمک است و به مقدار مشخصی ترشح می کند که نه دائماً اشک تو جاری باشد و نه پلک تو به چشمت بچسبد.

حالا بگو ای آدم خدا به تو چشم داده که با آن چه کار کنی؟

قرآن می فرماید: فانظر کیف کان عاقبت المکذبین

                      فانظر کیف کان عاقبت الفسدین

                      فانظر کیف کان عاقبت الظالمین

خدا به تو چشم داده دروغ ها را ببینی و عبرت بگیری نه این که نامحرم ببینی                           بی انصاف

نه این که به مال مردم چشم بدوزی

نگاه کنی به این طبیعت بگی :

الله اکبر

برگ درختان سبز در نظر هوشیار

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

خودمان می گیم اون روی سگی منو بالا نیارها

اِه تو یک روت آدمه یک روت سگه، خودتو معرفی می کنی، که بپری به مادرت به پدرت

فالینظر انسان الی الطعام

وقتی سر سفره می نشینی نگاه کن که چه می خوری

دکتر پاک نژاد  12  جلد کتاب درباره ی این آیه و درباره ی نگاه کردن به غذا کتاب به چاپ رسانده اند.

هی نگو فلان دانشمند خارجی میگه .......

اون خارجیه که میگی: شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ شاگردِ ......................شاگردِ یکی از شاگردهای امام صادق خودومون است. اون حرفهایی که اون الآن دارد میزنه امام من و تو هزارو چند سال پیش گفته، ولی می دونید چیه اعتماد نیست  حرف اون خارجی رو گوش می کنی بهش اعتماد می کنی ولی به حرف امام خودت گوش نمی کنی بهش اعتماد نمی کنی میگی:(بابا امام من و تو هزار سال پیش زندگی می کرده) مگه من میگم مثل اون زندگی کن مگه من میگم با علم پیشرفت نکن مگه بهت گفتن روی حصیر بخواب. دارم بهت میگم اگه روایت شده کسی دل درد گرفته بوده خدمت امام صادق میرسه و امام می فرمایند: یک وعده غذا نخور نگو: ای آقا ما که این طوری از گرسنگی می میریم

نه خیر، از گرسنگی نمی میری. ولی اگر همین فردا از اخبار علمی گفتن: دانشمندهای هندی به این نتیجه رسیده اند که برای خوب شدن دل درد کافی است یک وعده غذا نخورید. و یک وعده غذا نمی خوری بعد هم خوب میشی .میگی ای بابا هند که از ما پایین تر بود بالا رفت ولی ما همین جور در جا میزنیم. اون وقته که دو دستی میزنی تو سر خودت میگی ای وای من از امام خودم که روایت شده بود، تو کتاب خوندم ولی اعتماد نکردم.

آیه ی قرآن بالا چند کلمه است؟ 4 کلمه و یک جمله و جناب آقای دکتر پاک نژاد 11تا مطلب از این آیه بیرون کشیده:

این 11تا را میگویم ادامه ی بحث برای آینده که خسته هم نشوید

1- تمیز یا کثیف است.                 2- حلال یا حرام است.

3- مویی هسته ای تو غذات نباشه   4- طبخ چه طبخی است.

5- چه زحمتی کشاورز و دیگران کشیده اند که این نخود یا عدس به دست شما رسیده و پخته شده گذاشته شده جلوی شما تا با لقمه همه را بخوری.

6- سرد یا گرم است که جدیداً میگن غذای داغ سرطان زاست.

7- در قرآن ما می گوید غذا را فوت نکنید بگذارید تا خودش کم کم سرد شود.

8- مقوی یا شکم پر کن است.        9- کم است یا زیاد .

10- اسراف نکن.                     11- پاک یا نجس است.

و انشاالله بقیه بحث را با مهندس عنکبوت ادامه می دهیم.

در پناه خدا و زیر سایه ی امام زمان (عج) باشید. 

تجزیه و تحلیل روابط دختران وپسران۱

یک سوال مهم و مورد توجه اکثر جوانان:

     چرا نباید پسر ها و دختر ها با هم دوست باشند و دوستی آنها قبل از ازدواج و یا بدون قصد ازدواج چه اشکالی دارد؟

     پاسخ:دوست شدن دختر و پسر و معاشرت خصوصی آنها بدون اینکه از نظر شرعی و ازدواج با هم محرم شوند باطل و حرام است و در این غوغای بی بند و باری و هرج و مرج اخلاقی در جهان کنونی ما در گفتن حکم الهی تردید به خود راه نمی دهیم . انسان باید بخاطر مصلحت خودش دستورات الهی را عمل کند ولی از جایی که تمامی دستورات اسلام دارای دلایل محکم می باشد مقداری پیرامون آن توضیح داده می شود ضنمناً ذکر این نکته ضروری است که منظور از حرمت روابط دختر و پسر، دوستی آنهاست وگرنه صحبت یک دختر و پسر با جنس مخالف با حفظ حجاب و بدون غرض و علاقه ی خاص در اجتماع بدون اشکال است و مخصوصاً صحبت آنها در آستانه ی ازدواج در یک محیط مناسب ضروری است :

   الف: در طبع جوان میل و گرایش شدید به جنس مخالف وجود دارد . اکنون هنگامی که پسری با دختری دوست شد در اندک مدتی علاقه ی شدیدی به یکدیگر پیدا می کنند و به دنبال آن میخواهند که با هم باشند و تشکیل یک زندگی را بدهند و چون شرایط آن فراهم نیست به رنج و اندوه می افتند .(( نویسنده با دختران و پسران زیادی مشاوره کرده است که اغلب آنها از این نظر در رنج و ناراحتی بودند و دوستی آنها به جای اینکه به آنها آرامش بدهد مایه ی گرفتاری و اشک و آه آنها شده بود.))

  ب: احتمال زیادی دارد که واقعاً هنگامی که آنها با هم دوست می شوند قصد هیچگونه خلافی را نداشته باشند و حریم یکدیگر را بخواهند رعایت کنند امّا چون در بسیاری موارد غریزه ی انسان سر کشی می کند و ممکن است به طور ناخودآگاه به مسائلی کشیده شوند که باعث شرمندگی و آبرو ریزی آنان شود. مسائلی که اگر می دانستند کارشان به آن جا خواهد انجامید هرگز از ابتدا این دوستی را شروع نمی کردند امیدوارم خواننده ی جوان این تصور را نکند که بر نفس خود مسلّط است و می تواند خود را کاملاً کنترل کند.

     اولین قدم اشتباه این است که شما از خودتان مطمئن باشید و تصور کنید که می توانید تا دل گناه پیش بروید و مرتکب گناه نشوید. انسان عاقل هر گاه خطری را دید برای دوری از آن باید فاصله ی لازم را حفظ کند. جوان نباید با این خیل واهی تن به دوستی با جنس مخالف بدهد و بگوید من از خودم مطمئن هستم که مرتکب خلافی نخواهم شد. بنده افراد متعدّدی را دیده ام که با خیال داشتن یک عشق به اصطلاح پاک با هم دوست شده اند و اکنون آبرو و حیثیت خود را به باد داده اند و شاهد شرمندگی و اشک پشیمانی و حسرت آنها بوده ام.

     ج: دختران و پسرانی که به اسم ازدواج با هم دوست می شوند نیز باید بدانند که خود را در گیر یک آینده ی مبهم کرده اند، زیرا:

   اوّلاً: به فرض اینکه بخواهند ازدواج کنند چون شرایطش فراهم نیست و قرار آنها برای چند سال بعد می باشد کاری غیر عاقلانه است. آیا به نظر شما صحیح است که شما خود را به طور جدی به کسی علاقمند کنید و در حالی که دوری یک روزش هم سخت است، بعد از چند سال بخواهید به مطلوبتان برسید؟ در حقیقت اینجا شما به جای اینکه به آرامش برسید، خود را درگیر یک رنج طولانی کرده اید البته ممکن است بعضی از این دوستیها به ازدواج بیانجامد ولی خیلی از آنها چون غیر منطقی و احساسی بوده و به شکست انجامیده است انسان عاقل با احتمال خطر هم باید از آن پرهیز کند.

ادامه ی این مطالب را در دفعات بعد ادامه می دهیم

ولی الآن می خواستم متذکر بشم که

((شبها که ما می خوابیم آقا پلیسه بیداره))

در ادامه یک جدول زیبا انتظار شما را میکشد

سوال 1:آیا دوست داشتن کسی از دوره ی نوجوانی گناه است؟

       پاسخ: اگر انسان کسی را برای زندگی آینده اش در نظر بگیرد و ضمناً با او رفت و آمد و گفتگوی خصوصی نداشته باشد اشکال شرعی ندارد.چون  به هر حال در ذهن جوان اینگونه مسائل خطور می کند.ولی دو نکته را در این مورد برایتان روشن کنم:

      الف:ممکن است اینگونه علاقه ها به صحبت و رفت و آمد و دوستی بینجامد که در آن صورت مسلماً برای دو نفر نامحرم اشکال دارد.

      ب:بسیاری از این علاقه ها به ازدواج نمی انجامد و در حقیقت برای مدتی طولانی قلب جوان را گرفتار و رنجور می سازد و در نهایت به نتیجه هم نمی رسد. بنابراین ما به نوجوانان عزیز پیشنهاد می کنیم که سعی کنند از اینگونه دلبستگی ها پیدا نکنند و یا اگر مختصر تمایلی به فردی داشتند تا موقعی که قضیه جدی نشده و مقدمات ازدواج فراهم نیست به آن علاقه پر و پال ندهند و موضوع را در همان حد نگه دارند در آنصورت اگر آن علاقه ی ابتدایی به ازدواج منجر شد که چه بهتر و اگر نشد هم رنجی بیهوده گریبان گیر طرفین نمی شود.

سوال 2: آیا صحبت دختر و پسر قبل از ازدواج حرام است یا نه؟

      پاسخ:اگر صحبت دختر  و پسر مقدمه ی ازدواج باشد و در محیط رسمی مثل منزل یا محل کار و با اطلاع والدین باشد اشکال ندارد، زیرا به هر حال افرادی که می خواهند یک عمر با یکدیگر زندگی کنند باید از نقطه نظر های یکدیگر مطلع گردند.

سوال 3: آیا هیچ ماهیگیری ، در قلابش طعمه ای بدبو و ناخوشایند می گذارد؟

      سوال: من یکی از جوان های این کشور هستم در سنی که همه آن را سن طراوت و نشاط می دانند. دختری 24ساله هستم که در خانواده ای مذهبی زندگی می کنم اما متاسفانه روحیه ام با نحوی زندگی ام مطابقت ندارد. من روحاً عاشق ایجاد تحول در زندگی هستم معتقدم که می توانم زندگی ام را هر طور دوست دارم تغییر دهم و آن را هر طور که مایلم بسازم، یقین دارم که این توانایی توسط خداوند در من قرار داده شده که آینده ی درخشانی برای خود رقم بزنم، از نظر مالی در حد بسیار بسیار بالایی باشم و به زندگی ایده آلی دست پیدا کنم.

    مدتی بود که از طریق چت کردن دنبال کسی می گشتم که از او راهنمایی بگیرم چون می دیدم که هیچ راهی برای برقراری ارتباط با افراد موفق ندارم . در یکی از چت کردن ها با کسی آشنا می شدم که خودش می گفت در بورس کار می کند او گفت که اگر مایل باشم کمکم می کند که در این کار موفق شوم . وقتی به او گفتم والدینم مخالف این هستند که حضوری با مردی جوان ملاقات کنم ، گفت: پس باید قید پولدار شدن را بزنی چون این مسئله در هر کاری که بخواهی انجام بدی تأثیر می گذارد.خواهش می کنم شما راهنمایی ام کنید که چکار کنم چون اگر همین طور پیش برود خودم با دست خودم آینده ام را نابود می کنم.

     پاسخ: خواهر عزیزم سلام:

من اصلاً مخالفتی با خواسته های منطقی تو ندارم . تو درست می گویی اما نکاتی هست که اصلاً توجهی به آن ها نداری یکی این که رشد مالی و اقتصادی به تنهایی نشانه ی موفقیت نیست تو صرفاً از دیدگاه تجاری به قضیه نگاه می کنی.

داشتن ثروت نه تنها چیز بدی نیست که خیلی هم خوب است مشروط بر این که بدانی بهایش را به چه قیمتی می خواهی بپردازی . آگاه باش کسی که در این سن و سال پول و رسیدن به ثروت پر کرده باشد دیگر فرصتی برای تفکر در مورد موضوعات مهمتر و ارزشمندتر نخواهد داشت.

و نکته ی دوم این که: تو از چت باز هایی صحبت می کنی که فوراً با تو هم عقیده شده اند و احساس کرده ای که ایشان هم همان کسانی هستند که تو منتظرشان بوده ای عزیزم هیچ ماهیگیری درقلابش طعمه ای بدبو و نا خوشایند نمی گذارد! طبیعی است که دام باید فریبنده و وسوسه انگیز باشد! آن ها باید که به میل تو حرف بزنند....... !

برداشت اشتباه نکن من نمی گویم که تمام این چت باز ها نیت بدی دارند اما ندیده و نشنیده ام، که متخصصی فرصت مطالعاتی خود را با چت کردن از دست بدهد . حتی محض تفریح هم که شده فرصتی برای این کار ندارد.

همانا شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد

ائمه اطهار(علیهم السلام)

     اگر کسی یکی از کلمات حمد یا سوره را نداند، یاعمداً آن را نگوید یا به جای حرفی، حرف دیگری را بگوید؛ مثلاً به جای (ض)، حرف (ظ) بگوید یا جایی که باید بدون زیر و زبر خوانده شود، زیر و زبر بدهد یا تشدید را نگوید نماز او باطل است. 

فتوای مراجع: مسئله ۱۰۰۰

تلفظ صحیح (با معنی)	تلفظ غلط (بامعنی)
الرّحمنِ الرّحیم: بخشنده ومهربان	الرّهمنِ الرّهیم : مرهم گذار
اَلحَمدُ لله: ستایش مخصوص خداست	اَلهَمدُ : هلاکت و خاموشی
العالَمین : جهانیان	الآلمین : دردکنندگان – دردمندان
نَعبُدُ : عبادت می کنیم	نَئبُدُ : همیشه می مانیم
نَستَعین : یاری می جوییم	نَستَئین : طلب وقت می کنیم
مُستَقیم :راست	مُستَغیم : طلب ابری شدن
أنعَمتَ : نعمت داده ای	اَنئمتَ : ناله ی ضعف درآوردی
المَغضوبِ : غضب شده	مَقضوب : شاخه بریده شده
الضّالینَ : گمراهان	ظالین: سایه کنندگان/ ذالین: خوارشدگان/ زالین: به لرزه افتادگان
قُل : بگو	غُل : بگیر- هلاک کن
اَحَد : یگانه	اَهَد : زمین گود
صَمَد : بی نیاز	سَمَد : ایستاده- متحیّر/ ثمد: آب باران کم راکد نا مطبوع
سُبحانَ : منزّه می دانم	سُبهانَ : عقل او را بخاطر پیری اش می گیرم
عَظیم : بزرگ	عَزیم : اراده کن/ ازیم: سختی یا قحطی
عَلی : بر	اَلا : آگاه باش
بِحَمدِهِ : به ستایش او مشغولیم	بِهَمدِهِ : به هلاک کردن او مشغولیم
صَلِّ : درود بفرست	سَلِّ: شمشیر بِکش/ ثل: هلاک کن – بر انداز
مُحَمَّدٍ :ستوده شده	مُهَمَّدٍ : هلاک شده
صالِحین : شایستگان	سالحین : لباس جنگ پوشیدگان
قَدقامَتِ الصلوة :به تحقیق نماز به داشته شد	قَدغامتِ : فردا هوا ابری شود

دوستان عزیز:با توجه به تفاوت فاحش معنی کلمات در غلط یا درست ادا کردن حروف،امید

است در تصحیح نماز خود دقت و تلاش بیشتری داشته باشیم.

سلام

   با آرزوی سلامتی شما عزیزان متشکرم که وقت خود را در انتخاب وبلاگ من می گذرانید